مدیریت سرمایه (capital management) برای تعداد زیادی از مردم هنوز مثل یک معما است. خیلی از آنها میدانند که پول از طریق اقتصادهای جهانی جریان دارد، اما فقط تعداد کمی هستند که پیچیدگیهای استفاده از این سرمایه برای یک شرکت را درک میکنند. بنابراین تلاش میکنند بفهمند مدیریت سرمایه گذاری چیست. در این مقاله از وبلاگ گروه سرمایهگذاری مهدی رجبی به مفهوم آموزش مدیریت سرمایه میپردازیم. با ما همراه باشید تا پاسخ خیلی از سوالات خودتان را بگیرید.
مدیریت سرمایه چیست ؟
Advisory HQ، یک سازمان فعال در زمینه اخبار و رتبهبندی دنیای تجارت، مدیریت سرمایه را به عنوان "یک استراتژی مالی با هدف تضمین حداکثر کارایی در جریان نقدی شرکت" تعریف میکند. بنابراین، پاسخ سوال "مدیریت سرمایه چیست؟" به سادگی به صورت "مدیریت پول یک شرکت" تعریف میشود. اگرچه در واقعیت، تعریف دقیقتر مدیریت سرمایه بسیار پیچیدهتر است.
تعادل در مدیریت سرمایه
"تعادل" اهمیت زیادی در تعریف دقیق capital management دارد. هدف نهایی مدیر سرمایه، رسیدن به حداکثر بهرهوری در میان تعدادی از فاکتورهای رقابتی است. همانطور که Advisory HQ گفته است:
گاهی اوقات میتوان وضعیت مالی یک شرکت را با کاهش هزینههای غیر ضروری بهبود بخشید. در مواقع دیگر هم میتوان با اعمال یک تغییر کوچک در یکی از حوزههای اصلی کسب و کار، درآمد را افزایش داد. اینکه بدانیم چه اقداماتی را در چه زمانهایی اجرا کنیم، به مدیریت سرمایه موثر برمیگردد.
مدیریت سرمایه کوتاه مدت
مدیران سرمایه باید عوامل کوتاه مدت را زیر نظر داشته باشند. در این مورد مدیریت سرمایه شامل تمرکز روی داراییها و بدهیها است: یک شرکت باید دارایی کافی داشته باشد تا «کسب و کار بتواند به راحتی هزینهها و بدهیهای خود را بدون هیچ گونه خطری برای هسته اصلی تجارت مدیریت کند».
برای کسب و کاری که مبتنی بر کالا و محصولات است، این داراییها شامل مواد خام خواهد بود. مدیریت داراییهای یک شرکت تضمین میکند که تمام مواد خام لازم برای جلوگیری از هرگونه توقف تولید وجود دارد. علاوه بر این، کالاهای تولیدی باید در سریعترین زمان ممکن برای جمعآوری حسابهای دریافتنی (accounts receivable) به بازار عرضه شود. این پول میتواند تمام حساب های پرداختنی را تسویه کند و در نهایت، هر درآمد اضافی، زیرساختی برای چرخه بعدی ایجاد میکند.
با این حال، شرکتها به ندرت تمام بدهیهای خود را قبل از شروع یک چرخه جدید پرداخت میکنند و کل موجودی به ندرت به سرعت به فروش میرسد. به همین دلیل است که مدیران سرمایه باید بین جریانهای مختلف اطلاعات تعادل برقرار کنند تا بهترین اقدام را برای جلوگیری از سقوط شرکتهای تحت بدهی خود تعیین کنند.
در ماههای اخیر افراد زیادی به فکر مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال افتادهاند. اما این موضوع نیاز به دانش تخصصی دارد. گروه سرمایهگذاری مهدی رجبی با ارائه دوره جامع آموزش ارزهای دیجیتال، صفر تا صد و فرمول مدیریت سرمایه گذاری را به شما آموزش میدهد.
مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال
در جامعه به انسانهای زیادی برخورد میکنیم که در تلاشند تا با پسانداز مناسب به خرید وسیله، سکه، دلار، ارز دیجیتال، مسکن یا سهام بپردازند. اما با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایهگذاری سودآور میتواند فرد را سریعتر به سر منزل مقصود برساند.
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد منحصربهفرد است و با دیگران تفاوت دارد. میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و … از جمله عواملی هستند که در تعیین استراتژی سرمایهگذاری موثر هستند.
ارزهای دیجیتال یکی از بازارهای مالی پرسودی است که چند سالی است افراد زیادی به سمت آن حرکت کردهاند. سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال میتواند بسیار پرسود باشد؛ اما به دانش و تخصص کافی نیاز دارد.
انواع افراد در سرمایهگذاری بازارهای نقدی
در نزول بازارهای نقدی خصوصا بازار ارزهای دیجیتال غالبا با سه دسته از افراد مواجه میشویم.
دسته اول افرادی هستند که از خیلی قبل در این بازار بودهاند. این افراد غالبا سودهای زیادی بردهاند و کمتر چیزی می تواند آنها را متضرر کند.
دسته دوم افرادی هستند که از اواخر 2020 وارد بازار شدهاند. این دسته ممکن است بخشی از سودشان از بازار نسبت به نقطه اوج بازار کسر شده باشد.
دسته سوم افرادی هستند که دیر وارد بازار شدهاند و در نزول بازار در ضرر هستند. در گذشته وقتی که میزان سرمایهگذاری در یک کارگزاری خیلی پایین میآمد (یعنی سرمایهگذار ضرر بالایی را متحمل میشد) از سوی کارگزاری با او تماس میگرفتند و میگفتند که زودتر مارجین یا پول خود را افزایش دهد؛ این عبارت در بازارهای مالی به "کال مارجین" معروف شده است.
باید توجه داشت غالبا حسابی را کال شده میگوییم که 70 – 80% آن به ضرر رفته است. ما معمولا عددهای 30 – 40% را بالا میدانیم؛ اما در بازار کریپتو مقدار 30 – 40% خیلی عادی است. بنابراین انتظار داریم افرادی که در این بازار فعال هستند، مدیریت سرمایه بهتری نسبت به سایر بازارهای مالی نقدی داشته باشند.
نکته کلیدی در مدیریت سرمایه در یک بازار سخت نمود پیدا میکند. فرض کنیم وارد یک روند قوی در یک بازار شدهایم، یعنی وارد بازاری شدهایم که تعداد افرادی که در آن روند در حال معامله هستند، بسیار زیاد است. این روند میتواند نزولی یا صعودی باشد.
در این حالت نقاطی در بازار هست که هر دو گروه یعنی خرسها و گاوها در آن حضور دارند و در این شرایط ناگهان اطلاع پیدا میکنید که در خلاف جهتِ روند، خبر بدی در راه است.
در این جا امید ذره ذره میآید و ترس به یک باره همه چیز را میبلعد.
فردی که در این بازار است با دیدن تحلیلها بسیار میترسد. در این حالت منطق از او گرفته شده و احتمال این میرود که هر بلایی را بر سر سرمایه خود که چه بسا در ضرر باشد، ایجاد کند.
در این جا ترس از اتفاقی که نیفتاده است، بسیار بیشتر از اتفاقی است که رخ خواهد داد و این جا است که مدیریت سرمایه فرد مبتدی را از حرفهای متمایز میسازد.
وقتی صحبت از مدیریت سرمایه میکنیم، منظورمان این است که چه شرایطی را به وجود بیاوریم تا در نزول بازار کمترین ضرر را متحمل شویم و در صعود بازار نیز بیشترین سود را ببریم.
گروه سرمایه گذاری مهدی رجبی، با نگاه ویژه بر روی روندهای بازار و تحلیل لحظه به لحظه آن، همواره درصدد است که در شرایط نزول شدید بازار نیز از سرمایه همراهان و سرمایه گذاران خود محافظت کرده و سعی کند بهترین مدیریت ریسک و سرمایه را برای آنها فراهم کند. با توجه به این مهم میتوانیم بگوییم که در این شرایط موارد زیر را مد نظر خود قرار دهید تا بتوانید بهترین نتیجه را از مدیریت سرمایه خود ببرید.
1. حجم معاملات را درست کنید.
2. نقطه صفر سنتیمت ایجاد کنید. یعنی در جهت تمایلات خود عمل نکنید.
3. به دنبال محرک باشید و بعد تصمیم بگیرید، نه بر اساس حرف و استدلالهای کانالهای رویا فروش یا سیگنال.
4. در بازارهای نقدی حتما پرتفوی خود را داشته باشید و هرگز صرفا بر اساس حرفهای بی اساس یک عده مبنی بر چندین ارز در سبد دارایی، خود را در معرض ریسکهای بالا قرار ندهید.
5. با پولی وارد عمل شوید که در یک بازه مشخصی نیازی به آن نداشته باشید و فقط برای سود وارد شوید نه برای نیاز.
هر یک از این موارد در گروه سرمایه گذاری مهدی رجبی با دقت تمام توسط تیمهای خبره مدیریت ریسک، مدیریت سرمایه و روانشناسان بازار مورد بررسی قرار میگیرد و هر یک از این گروهها به صورت مستقل به ایفای نقش خود جهت مدیریت بهتر سرمایه میپردازند.
برای آشنایی کامل با تحلیل بازارهای مالی، میتوانید از دوره آموزشی دانشکده تحلیل بازارهای مالی گروه سرمایه گذاری مهدی رجبی استفاده کنید.
در ادامه مقاله به مبحث مدیریت سرمایه به صورت تخصصیتر میپردازیم.
سه استراتژی اساسی مدیریت سرمایه
بر اساس سایت eFinanc Management، استراتژیهای مدیریت سرمایه به سه دسته تقسیم میشوند:
1. محافظهکارانه (Conservative)
2. تهاجمی (Aggressive)
3. و پوشش ریسک (Hedge)
استراتژیهای محافظهکارانه capital management
استراتژیهای محافظهکارانه شامل "تامین مالی سرمایه در گردش با ریسک کم و سودآوری کم" است. در این رویکرد، به غیر از داراییهای ثابت و داراییهای جاری دائمی، بخشی از سرمایه در گردش موقت نیز از منابع بلندمدت تامین مالی میشود. یعنی سرمایهگذاریهای بلندمدت که تمایل به نرخ بهره پایینتر و سودآوری کمتر دارند، بخشی از چرخه تولید فعلی را تأمین مالی میکنند. یک استراتژی محافظهکارانه پاداش فوری کمتر اما امنیت بیشتری را به شرکت ارائه میدهد.
استراتژیهای تهاجمی
استراتژیهای تهاجمی سود بیشتر را به ایمنی ترجیح میدهند. صندوقهای کوتاهمدت با نرخهای بهره بالاتر، هزینههای چرخه جاری را تأمین میکنند و وجوه بلندمدت فقط برای تأمین مالی داراییهای ثابت و بخشی از سرمایه در گردش دائمی استفاده میشود. همانطور که eFinance Management اشاره میکند، این استراتژی "هزینه بهره را به قیمت ریسک بالا ذخیره میکند."
استراتژیهای پوششی
استراتژیهای پوششی جایی بین استراتژیهای محافظه کارانه و تهاجمی قرار میگیرند. این استراتژیها به حدی متنوع هستند که نمیتوان تعریف دقیقتری از آنها ارائه داد. چون از حوصله این مقاله خارج است. با این حال، افراد ماهر در مدیریت سرمایه از تعدادی روش برای مدیریت ریسک و بازده، چه بلندمدت و چه کوتاه مدت استفاده میکنند.
تا اینجا با مدیریت ریسک و سرمایه آشنا شدیم. در ادامه میخواهیم به مدیریت سرمایه در گردش بپردازیم.
مدیریت سرمایه در گردش چیست؟
مدیریت سرمایه در گردش یک استراتژی تجاری است که برای اطمینان از کارایی عملکرد شرکت از طریق نظارت و استفاده از داراییها و بدهیهای جاری برای استفاده موثرتر از آنها طراحی شده است.
هدف مدیریت سرمایه در گردش استفاده کارآمدتر از منابع شرکت با نظارت و استفاده بهینه از داراییها و بدهیهای جاری است. هدف، حفظ جریان نقدی کافی برای تامین هزینههای عملیاتی کوتاهمدت و تعهدات بدهی کوتاهمدت و به حداکثر رساندن سود است. مدیریت سرمایه در گردش کلید چرخه تبدیل نقدی (cash conversion cycle یا CCC) یا مدت زمانی است که یک شرکت برای تبدیل سرمایه در گردش به وجه نقد قابل استفاده صرف میکند.
کارایی مدیریت سرمایه در گردش را میتوان با استفاده از تحلیل نسبت (ratio analysis) اندازهگیری کرد.
مفهوم و هدف مدیریت سرمایه در گردش
هدف اصلی مدیریت سرمایه در گردش این است که به شرکت کمک کند تا جریان نقدی کافی برای تامین هزینههای عملیاتی کوتاه مدت و تعهدات بدهی کوتاه مدت خود را حفظ کند.
نکته: سرمایه در گردش یک شرکت از داراییهای جاری منهای بدهیهای جاری آن تشکیل شده است.
داراییهای جاری شامل هر چیزی است که به راحتی در عرض 12 ماه به پول نقد تبدیل شود. اینها داراییهای بسیار نقدشونده شرکت هستند. برخی از داراییهای جاری شامل وجه نقد، حسابهای دریافتنی، موجودی کالا و سرمایهگذاریهای کوتاهمدت است. بدهیهای جاری هر گونه تعهدی است که در 12 ماه آینده سررسید میشود. این موارد شامل اقلام تعهدی برای هزینههای عملیاتی و بخشهای جاری پرداخت بدهیهای بلندمدت میشود.
نکته: مدیریت سرمایه در گردش معمولا شامل نظارت بر جریان نقدی، داراییهای جاری و بدهیهای جاری از طریق تجزیه و تحلیل نسبت عناصر کلیدی سرمایه در گردش، از جمله نسبت سرمایه در گردش، نسبت جمعآوری و نسبت گردش موجودی است.
چرا باید سرمایه در گردش را مدیریت کنیم؟
مدیریت سرمایه در گردش به حفظ عملکرد روان چرخه عملیاتی خالص کمک میکند، همچنین به عنوان چرخه تبدیل نقدی (CCC) شناخته میشود.
چرخه تبدیل نقدی به معنی حداقل زمان لازم برای تبدیل خالص داراییها و بدهیهای جاری به وجه نقد است.
مدیریت سرمایه در گردش میتواند مدیریت جریان نقدی و کیفیت سود شرکت را از طریق استفاده بهینه از منابع آن بهبود ببخشد. مدیریت سرمایه در گردش شامل مدیریت موجودی کالا و همچنین مدیریت حسابهای دریافتنی و پرداختنی است.
علاوه بر این مدیریت سرمایه در گردش شامل زمانبندی حسابهای پرداختنی (یعنی پرداختکننده تامینکنندگان) است. یک شرکت میتواند با انتخاب افزایش پرداخت تامینکنندگان و استفاده حداکثری از اعتبار موجود، پول نقد خود را حفظ کند یا ممکن است با خرید پول نقد، پول نقد را خرج کند؛ این انتخابها همچنین بر مدیریت سرمایه در گردش تاثیر میگذارند.
اهداف مدیریت سرمایه در گردش
- حصول اطمینان از اینکه شرکت دارای وجوه نقد کافی برای پوشش مخارج و بدهی خود است
- به حداقل رساندن هزینه پول صرف شده برای سرمایه در گردش
- و به حداکثر رساندن بازده سرمایهگذاری داراییها
نسبتهای مدیریت سرمایه در گردش
سه نسبت مهم در مدیریت سرمایه در گردش وجود دارند. این سه نسبت عبارتند از:
- نسبت سرمایه در گردش یا نسبت جاری (Current Ratio یا Working Capital Ratio)
- نسبت جمعآوری (Collection Ratio)
- و نسبت گردش موجودی (Inventory Turnover Ratio)
نسبت جاری (نسبت سرمایه در گردش)
نسبت سرمایه در گردش یا نسبت جاری به صورت داراییهای جاری تقسیم بر بدهیهای جاری محاسبه میشود. این یک شاخص کلیدی از سلامت مالی یک شرکت است؛ زیرا توانایی آن را در انجام تعهدات مالی کوتاهمدت خود نشان میدهد.
مفهوم اعداد در صنعت متفاوت است؛ اما نسبت سرمایه در گردش زیر 1.0 به طور کلی نشان میدهد که یک شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت خود با مشکل مواجه است. یعنی بدهیهای سررسید شرکت در سال آینده تحت پوشش داراییهای نقدی آن قرار نمیگیرد.
در این حالت شرکت ممکن است مجبور به فروش داراییها، تضمین بدهی بلندمدت یا استفاده از سایر گزینههای تامین مالی برای پوشش تعهدات بدهی کوتاه مدت خود شود.
نسبتهای سرمایه در گردش 1.2 - 2.0 مطلوب در نظر گرفته میشود؛ اما نسبت بالاتر از 2.0 ممکن است نشان دهد که شرکت از داراییهای خود برای افزایش درآمد استفاده نمیکند.
نسبتهای بالا ممکن است نشاندهنده این باشد که شرکت سرمایه در گردش خود را به طور کارآمد مدیریت نمیکند.
نسبت جمعآوری (روزهای فروش برجسته)
نسبت جمعآوری که به عنوان معوقه فروش روز (days sales outstanding یا DSO) نیز شناخته میشود، معیاری است که نشان میدهد یک شرکت چقدر حسابهای دریافتنی خود را مدیریت میکند. نسبت وصول به صورت حاصل ضرب "تعداد روزهای یک دوره حسابداری" در "میانگین مبلغ حسابهای دریافتنی" تقسیم بر "کل مبلغ خالص فروش اعتباری در طول دوره حسابداری" محاسبه میشود.
نسبت وصول= کل مبلغ خالص فروش اعتباری در طول دوره حسابداری(مخرج)/(تعداد روزهای یک دوره حسابداری*میانگین مبلغ حسابهای دریافتنی)
محاسبه نسبت جمعآوری، میانگین تعداد روزهایی را که طول میکشد تا یک شرکت پس از معامله فروش اعتباری دریافت کند، ارائه میدهد. اگر بخش صورتحساب یک شرکت در حال تلاش برای جمعآوری مؤثر باشد و مشتریان صورتحسابهای خود را به موقع پرداخت کنند، نسبت وصول کمتر خواهد بود.
هر چه نسبت وصول یک شرکت کمتر باشد، سریعتر میتواند مطالبات را به وجه نقد تبدیل کند.
نسبت گردش موجودی
یکی دیگر از عناصر مهم مدیریت سرمایه در گردش، مدیریت موجودی است. یک شرکت برای اینکه با حداکثر کارایی کار کند و سطح سرمایه در گردش را به راحتی حفظ کند، باید موجودی کافی در دسترس داشته باشد تا نیازهای مشتریان را برآورده کند و در عین حال از موجودی غیر ضروری که سرمایه در گردش را به هم پیوند میزند اجتناب کند.
شرکتها معمولا با نظارت بر نسبت گردش موجودی، میزان کارآمدی حفظ تعادل موجودی را اندازهگیری میکنند. نسبت گردش موجودی، که به عنوان بهای تمام شده کالای فروخته شده تقسیم بر میانگین موجودی ترازنامه محاسبه میشود، نشان میدهد که موجودی یک شرکت با چه سرعتی در فروش مورد استفاده قرار میگیرد و جایگزین میشود.
نسبت تقریبا پایین در مقایسه با همتایان صنعت، نشاندهنده این خطر است که سطح موجودی بیش از حد بالا باشد، در حالی که نسبت تقریبا بالا ممکن است نشاندهنده سطوح ناکافی موجودی باشد.
چرا نسبت جاری در مدیریت سرمایه اهمیت دارد؟
نسبت جاری (که به عنوان نسبت سرمایه در گردش شناخته میشود) نشان میدهد که یک شرکت چگونه میتواند به تعهدات کوتاهمدت خود عمل کند و این معیاری برای نقدینگی است. اگر یک شرکت دارای نسبت جاری کمتر از 1.00 باشد، به این معنی است که بدهیها و صورتحسابهای کوتاهمدت از داراییهای جاری فراتر میرود؛ این سیگنالی است که نشان میدهد ممکن است منابع مالی شرکت در کوتاهمدت در معرض خطر قرار بگیرد.
چرا نسبت جمعآوری اهمیت دارد؟
نسبت جمع آوری یا روز فروش معوقه (DSO)، معیاری است از میزان کارآمدی که یک شرکت میتواند از حسابهای دریافتنی خود وصول کند. اگر جمع آوری زمان زیادی طول بکشد، میتواند سیگنالی باشد که پول نقد کافی برای انجام تعهدات کوتاه مدت وجود نخواهد داشت. مدیریت سرمایه در گردش سعی میکند سرعت وصول مطالبات را بهبود ببخشد.
چرا نسبت گردش موجودی اهمیت دارد؟
نسبت گردش موجودی نشان میدهد که یک شرکت چقدر از موجودی خود را به طور موثر میفروشد. نسبت تقریبا پایین در مقایسه با رقبای صنعت، نشاندهنده این خطر است که سطح موجودی بیش از حد بالا باشد، در حالی که نسبت تقریبا بالا ممکن است نشاندهنده موجودی ناکافی باشد.
جمعبندی
در این مقاله در مورد مدیریت سرمایه و سرمایه در گردش صحبت کردیم. مدیریت پول و سرمایه به آسانی انجام نمیشود و به دانش تخصصی و مهارت نیاز دارد. چه مدیریت سرمایه در فارکس و چه فعالیت در حوزه کریپتوکارنسی و حتی مدیریت سرمایه شرکت، به کمک و مشاوره متخصصین این حوزه نیاز دارید. بنابراین میتوانید از دوره آموزشی مدیریت سرمایه مهدی رجبی استفاده کنید.
در پایان لازم به یادآوری است که اگر موارد بالا را رعایت کنید، مطمئن باشید در شرایط بسیار نزولی بازار نیز میتوانید بسیار بهتر از شاخص عمل کرده و با انتخابهای درست بهترین نتیجه را رقم بزنید. گروه سرمایهگذاری مهدی رجبی در این سالها با افتخار همواره در کنار سرمایه گذاران خود بوده و با ارائه گزارشهای تحلیلی سعی در ارائه بهترین مدیریت سرمایه بر روی پرتفوی همراهان خود بوده است.
با این حال هر سوال یا مشکلی که در این زمینه دارید را با ما مطرح کنید. منتظر نظرات و سوالات شما هستیم.
منبع: investopedia | utrgv.edu